۱۳۸۷ مهر ۲۹, دوشنبه

می خواهی پیشرفت کنی


*يه رفتار خر مآبانه*
روزي روزگاري به خري افتاد توي يه چاه و شروع کرد به عرعر کردن که منو در
بيارين .يالا

کشاورزي که صاحب اين خر عرعرو بود.. خيلي سعي کرد که يه کاري بکنه ..ولي نشد
که نشد .

!!!!خره رفته بود ته چاه و در نمي يومد ..عرعرش هم قطع نميشد .......خر بي ادب نفهم
آقا کشاورزه با خودش فکر کرد که خوب ..اين چاهه رو خيلي وقته که ميخوام پٌٍرش
کنم ..خره هم که پيره و ارزش اين که بخوام..بيارم بيرون و دوا درمونش کنم
نداره پس بيخيال خر. کشاورزه از همه همسايه هاش خواست که بيان و بهش کمک کنن ..اونام هر کدوم يه
بيل آوردن و شروع کردن خاک ريختن تو چاه...خره که فهميده بود چه بلايي داره به
سرش مياد.شروع کردعرعرهاي جانسوز سر دادن..از همون هايي که دل هر خري کباب ميشد
از شنيدنش پس از يه مدت کوتاهي يهو ساکت شد جوري که همه تعجب کردند.

ولي بازم چند تا بيل ديگه خاک ريختن و ديدن نخير صدا از ديوار در مياد ولي از
آقا(يا خانوم) خره نه...

کشاورزه يه نيگاهي تو چاه کرد ببينه چي شده که هيچ خبري از عر عره خره نيست که
ديد ..عجب خر پر آي _کيويي بوده ..اين خره و تا حالا استعدادش کشف نشده
بوده..هر بيل خاکي که تو چاه ريخته ميشده ..مي ريخته پشت کمر خره ..اونم خودشو
مي تکونده و ميرفته روش مي ايستاده..مث پله
هر چي کشاورز و همسايه هاش..خا ک مي ريختن تو چاه ..خره خودشو تکون ميداده و
مي رفته روشون مي ايستاده....و هي يه پله بالا ميومده تا اين که رسيد به سر گاه
و يه جفتکي زد و خندون شروع کرد يورتمه رفتن... به اين ميگن خر

**اين هم از نتيجه اخلاقي داستان**

زندگي هر روز ممکنه خيلي مشکلات براي شما به همراه داشته باشه مث همون بيل هاي
خاک ..مصائب از همه طرف رو سرتون هوار بشه ..ولي اين که بتونين پيروز از تو چاه
مشکلات در بياين که مشکلات رئ سعي کنين از رو دوشتون بر دارين و يه قدم و پله
بياين بالاتر.

ما ميتونيم از عميق ترين چاه هاي زندگي هم به سلامت خارج بشيم به شرطي که از
هر مشکلي يه تجربه و نردبون بسازيم براي پيشرفت و شکوفايي.

هر کدوم از مسائل زندگي ميتونه به مثابه يه پله و وسيله اي براي رسيدن به
هدف نهايي ما باشه..فقط نا اميد نشو و از تلاش دست بر ندار ..

!!!!!!خودتو بتکون و يه پله برو بالاتر!!!!!!

هیچ نظری موجود نیست: